حمله مغول و پس از آن
مونهای از کاشی کارهای امامزاده یحیی در موزه ویکتوریا اند آلبرت ساخت کاشان
تا پیش از یورش مغولان به ایران، ورامین اهمیت چندانی نداشته و طبق نوشتههای تاریخ نویسان بیش به عنوان کانون کشاورزی مطرح بوده و پس از نابودی ری و پس از مهاجرت مردم ری به این ورامین باعث رشد شهر شدهاست. لسترنج انگلیسی در این باره مینویسد:
برای اینکه ری بیش از آن ویران مرکز تومان یعنی مقر تشکیلات اداری و مالی ایالت گردید نشود غازانخان دستور داد عماراتی چند در آن ایجاد شود ولی باز هم ری آباد نشد زیرا اهالی آن به دو شهر ورامین و تهران که نزدیک ری بودند و مخصوصاً به ورامین که هوایش از ری بهتر بود نقل مکان کرده بودند.
در سدهٔ هشتم ورامین اهمیت زیادی پیدا کرده وآثار تاریخی مهم این شهر نیز مربوط به همان دورهاند. حمدالله مستوفی قزوینی در کتاب نزهة القلوب دربارهٔ ورامین و پیشرفتهای آن مینویسد:
ورامین در ماقبل دیهی بودهاست و اکنون قصبه شده و دارالملک آن تومان گشته طولش از جزایر خالدات عزکه و عرض از خط استوا لهکط، در آب و هوا خوشتر از ری است و در محصول پنبه و غله و میوهها و مانند آن، اهل آنجا شیعه اثنی عشریند و تکبّر بر طبعشان غالب بود.
و همچنین در کتاب هفت اقلیم آمدهاست:
ورامین زمان پیشین حاکمنشین بوده و قلعه در غایت حصانت داشته الحال بعد از تهران محلی در ری از آن شگرفتر نیست، و از میوهجات انگورش بر تمام ری رجحان دارد و مضافات نیک چنانچه یکی از آن مواضع خاوه است که حاصلش قریب سههزار تومان است و بیشتر ارتفاعات یک من صد من میشود.
دراواخر سدهٔ هشتم طبق نوشتههای تاریخ نویسان و جهانگردان ورامین اهمیت خودرا از دست داده بود. کلاویخو مینویسد:
ورامین شهر بزرگی است که قسمت اعظمش خالی از سکنه شده، این شهر بسیار پهناور است، برگرداگرد آن هیچ دیواری نیست. این شهر در محوطهای واقع است، اینجا مقر آن بزرگ تاتار یعنی داماد تیمور بود. در قرنهای پنجم و ششم هجری، ورامین آبادترین دوران حیات خود را میگذراند
مورخین مینویسند زمانی که کریم خانزند در حال احتضار بود آغامحمدخان قاجار که در خدمت وی بهسر میبرده به بهانه شکار از شیراز به سرعت خارج شد و پس از گذشتن ازاصفهان و قم به ورامین رسید و در اینجا ایلات پراکنده قاجار را جمعآوری کرده و تحت فرماندهی خود به استرآباد برد.
در دوران سلطنت ناصرالدین شاه ژان دیولافوا از ورامین دیدن کرده و شرحی راجع به آن نوشتهاست. در بخشی از آن میگوید.
پس از چهار ساعت راهپیمایی و پایمال کردن محصول مزارع و شنیدن ناملایمات از زارعین، بام مخروطیشکل و گنبد مینائی مسجدی که در میان مزارع سر برآورده بود از دور پدیدار گردید، اینجا دهکده ورامین است کمی بعد به آنجا رسیده و در میان باغها که دیوارهای گلی داشتند داخل شده در این باغها درختان میوه از قبیل گیلاس و زردآلو و گوجه و هلو، جنگل انبوهی تشکیل میدادند، پسران کوچکی بر بالای درختان توت کهنسال رفته و توتهای سفید و سیاه را که به درشتی تخم کبوتر بود با دست چیده و میخوردند دهکده ورامین در دشت پر حاصلی واقع شده اما کاروانسرایی ندارد که بتوان در آن منزل کرد. خوشبختانه نظر به توصیه دکتر تولوزان توانستیم در خانه کدخدا فرود آییم…
هانری رنه دالمانی جهانگرد فرانسوی که در زمان محمدعلی شاه به ایران آمده بود در کتاب خود در خصوص ورامین مینویسد:
کمی بعد وارد دشت ورامین شدیم در هر قدم نهر آبی بود که از کوهستان سرازیر میشد به مزارع سبز و خرمی برخوردیم. زارعین در مزارع مشغول کار بودند ما به تماشای یک قرقی مشغول شدیم که در هوا پرواز میکرد و ناگهان به زمین فرود آمد و مرغی را شکار کرد. دشت مانند تابلوی دورنمایی است که گویی به دست نقاشان ژاپنی با نقشهای ته طلائیمطلوبی در زمینه سیاه ساخته شدهاست، از دور دهکدهای دیده میشود که در دامنه کوه واقع است و از تابش اشعه خورشید منظره خاصی دارد…
در زمان سلطنت رضاشاه ورامین مجدداً یکی از مراکز مهم کشاورزی ایران گردید، تأسیس کارخانهها بر اهمیت آن افزود.
منبع : ویکی پدیا
- ۹۶/۱۱/۲۹